خیلی
از اوقات که بحث مذهب می شود و از اعتقادات مذهبی یک شخص ایراد می گیریم، عده ای
پیدایشان می شود که "به اعتقادات دیگران باید احترام گذاشت. به
هر حال هر کسی مقدساتی دارد."
در فیلم پیانیست یک صحنه ای است که یک افسر نازی یهودی ها را به خط می کند و از سر خط می رود ته خط و هر از گاهی یکیشان را می کشد بیرون. پیر، علیل، لاغر ناتوان، می گوید بخوابید روی زمین ، یک گلوله در مغزشان خالی می کند.
یکی از آنها که شانس آورده بود و بیرون نکشیده بودنش تا برود در کمپ کار کند کنجکاوی اش گل می کند و با ترس و لرز می پرسد ما را کجا می برید؟
افسر نازی رو می کنه بهش و بدون اینکه یک کلمه حرفی بزنه یک گلوله هم تو سر آن زن خالی می کنه.
مذهب برای من عین همان افسر نازی است. می گویند:
در فیلم پیانیست یک صحنه ای است که یک افسر نازی یهودی ها را به خط می کند و از سر خط می رود ته خط و هر از گاهی یکیشان را می کشد بیرون. پیر، علیل، لاغر ناتوان، می گوید بخوابید روی زمین ، یک گلوله در مغزشان خالی می کند.
یکی از آنها که شانس آورده بود و بیرون نکشیده بودنش تا برود در کمپ کار کند کنجکاوی اش گل می کند و با ترس و لرز می پرسد ما را کجا می برید؟
افسر نازی رو می کنه بهش و بدون اینکه یک کلمه حرفی بزنه یک گلوله هم تو سر آن زن خالی می کنه.
مذهب برای من عین همان افسر نازی است. می گویند:
تو !!! تو مسلمان نیستی؟ جهنم!
تو ! تو همجنس بازی؟ بکنینش تو گونی بیندازینش از کوه پایین!
تو !
تو به شوهرت ... امشب؟ بزنینش!
شما
دو تا ! زنای محصنه؟ اینقدر سنگ بزنین تو سرشون تا بمیرن.
تو !
تو تصمیم گرفتی مذهبت رو عوض کنی؟ دارش بزنین!
تو !
تو که کنجکاویت گل کرده و هی سوال می پرسی! کافر! جهنم!
تو !
تو پدر و مادرت خارج از ازدواج بچه دار شده اند؟ حرامزاده! بمیری الهی!
خب من به چی تو احترام بگذارم آخه. اگر زور دست تو باشد و من هم در آن صفِ مرگ باشم احترام می گذارم. مجبورم که احترام بگذارم.
اگر نباشم خوب نمی گذارم.
خب من به چی تو احترام بگذارم آخه. اگر زور دست تو باشد و من هم در آن صفِ مرگ باشم احترام می گذارم. مجبورم که احترام بگذارم.
اگر نباشم خوب نمی گذارم.
کمی تامل کنیم و قدری تفکر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
درود بر شما
لطفا دیدگاه خودتون رو به زبان پارسی نگارش کنید ،سپاس