سه‌شنبه، شهریور ۲۶

دموکراسی و آزادی خیالی


مضحک است که مباشران انقلاب اسلامی به دروغ مدعی می شوند که "دموکراسی و آزادی" هدف اصلی آنان بوده است حال آن که گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی یک گفتمان ضد غرب، ضد دموکراسی و آزادیکُش بود، قرار بود تمام سلیقه ها، ابتکارها، اندیشه ها در یک شخص به اسم خمینی مستحیل (غیر ممکن یا نشدنی) شود، جمهوری اسلامی امروز رژیمی ایدئولوژیک و استبدادی نشده، از روز نخست ملت "بت ساز" ، نخبگان "بد سواد" و نیروهای سیاسی "کج اندیش" ایران، بنای این خراب آباد را بنا نهادند.


اگر رضاشاه توانست وحدت ملی و یکپارچگی سرزمینی را به ایران بازگرداند و یک ساختار حقوقی عرفی برای ایران تاسیس کند و محمد رضا شاه با وجود تمام کاستی ها و ناتوانی ها توانست ایران را در مسیر صنعتی شدن و اعتباریابی بین المللی قرار دهد، مدعیان و سینه چاکان انقلاب اسلامی و مبارزین استبداد! بگویند که «جمهوری اسلامی» چه دستاورد استراتژیکی برای جامعه، کشور و جغرافیای سیاسی ایران داشته است.


امروز کشور ایران نه تنها ذره ای از سال 1357 جلوتر نیست بلکه در همه زمینه ها کشوری عقب افتاده، سرزمینی منزوی و دارای ملتی بی تفاوت و نخبگانی منحرف است که هزاران مشکل حل نشده بیش از سال 57 دارد، تفکر "ضد خارجی"، انداختن "همه" مشکلات به گردن خارجی ها و مباحث «تک متغیری» نشانه ذهن علیل و ناتوان روزنامه نگاران و منتقدان ایرانی از تحلیل، بررسی و نقد انقلاب اسلامی و تمامی حوادث قبل و بعد تاریخ ایران است.



کمی تامل کنیم و قدری تقکر


هیچ نظری موجود نیست: