شنبه، شهریور ۹

از اشاره‌های قرآن به مراحل تکامل جنین 4


 در مورد معجزه علمی قرآن ( یک ادعای نا متعارف مضحک و محکوم شده از طرف علمای اسلام در مورد نسبت دادن به معجزه بودن قرآن از این طریق) درباره جنین (بخش چهارم)

قائلین به معجزه علمی شکل جنین را که نخاع آن شکل گرفته در کنار یک آدامس جویده شده که اثر دندان بر روی آن مانده کنار هم می‌گذارند تا کلمه «مضغة»  بکار رفته در قرآن را به معنای گوشت جویده شده، با علم منطبق کنند. و در ترجمه خود مضغه را به جای گوشت جویده شده، چیز جویده شده ترجمه می‌کنند تا بتونند آن را با آدامس منطبق کنند.
و از طرف دیگر بیان می‌دارند که از هفته سوم بارداری علقه تبدیل به مضغه می‌گردد «و از هفته سوم بارداري با چشم غيرمسلح كاملاً به صورت گوشت جويده پديدار می‌گردد (مقايسه‌اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، دكتر بوكای، ص 275)»





لازم است بدانید اندازه جنین در پایان روز 21 ام بین 1.5 mm تا 2.5 mm  می باشد. می توانید در تصویر 1 شکل جنین را در پایان روز 21 ام مشاهده کنید. آیا واقعا شکل گوشت جویده شده است؟ گوشت جویده شده پاره پاره می‌شود. گوشت جویده شده کوبیده می‌شود. امتحان کنید. گوشت را در دهانتان بجوید و مقابل این عکس بگیرید و مقایسه کنید. تصویر 2 را هم ببینید. این عکس جنین در دو روز بعد است که همانند تصویر قبلی جنین را از پشت نشان می دهد. نقطه های دو طرف شکل همان Somite  یا بند بدن انسان می‌باشند که در آینده مهره‌های پشت را تشکیل می‌دهند. 

همانطور که در بالا اشاره کردم شبیه اثر دندان بر روی آدامس است. مخصوصا اگر جنین را به جای نمای پشت، از نمای پهلو نگاه کنید. این همان چیزی است که قائلین به معجزه علمی، شبیه گوشت جویده شده می‌دانند. از طرفی دیگر به معنای دقیق کلمه «مضغة» دقت کنید: «قطعة من اللحم قدر ما یمضغها الانسان» یعنی «قطعه گوشتی است به اندازه ای که انسان بجود» و این قول طبرسی است. با این معنا منظور عامیانه همان یک کنجه گوشت متعارف است که میل می‌کنید با ابعادی حدود 2 تا 3 سانتیمتر. در صورتی که اندازه میلیمتری جنین با این معنا مشابهتی ندارد.

در تصویر 3 رشد جنین و رویان را خودتان ببینید و ببینید در کدام مرحله مطابق آیه قرآن، مضغة تبدیل به استخوان می‌شود؟! جالب است که قائلین به معجزه علمی، روی مسئله جنین از منظر قرآن بیش از مطالب علمی دیگر پافشاری می‌کنند و معتقدند به این مورد خدشه‌ای وارد نیست. خودتان قضاوت کنید. مطالب علمی پیرامون ابتدای لقاح و تشکیل سلول تخم یا زیگوت را که در پست قبلی من با کمی ویرایش و خلاصه گونه بیان کردم را بار دیگر بخوانید و مراحل مصور تکامل جنین را تصویر زیر مشاهده کنید و با آیات قرآن مقایسه کنید. همچنین به معنای دقیق علقة و مضغة دقت نمائید و اسیر ترجمه‌های تحریفی مفسران به رأی نشوید.




معمولا به من و امثال من ایراد گرفته می‌شود که چون منابع اسلامی را بصورت عمیق مطالعه نکرده و آشنائی با روایات و شأن نزول آیات  و نیز زبان و ادبیات عرب نداریم، با انتشار مطالب کذب و گمراه کننده، از مسیر هدایت الهی خارج شده‌ایم. به همین دلیل ضمن اینکه قضاوت در مورد مطالب بالا را به عهده خواننده گرامی می‌گذارم، لازم می دانم یک روایت از امام دانشمند شیعیان و شکافنده علوم ( به گفته شیعیان یا رافضیان )، امام محمد بن علی (باقر العلوم) ذکر کنم.
این روایت بر گرفته از یکی از کتب اربعه مرجع شیعیان یعنی اصول کافی است. مستحضرید کمتر عالم شیعی یافت می شود که به صحت روایات مندرج در این کتاب شک کند. این روایت را آخوند طباطبائی در تفسیر معروف المیزان خود و در ذیل تفسیر آیه 3 سوره آل عمران نیز ذکر نموده:

«خدای تعالی هر وقت اراده کند نطفه ای را که قبلا در صلب آدم بوده و از او پیمان گرفته بیافریند، و آنچه در ازل در صلب آدم برای آن نطفه نوشته است به مرحله ظهور برساند، مرد را تحریک می‌کند تا به جماع بپردازد و به رحم زن وحی می‌کند، که خود را برای فرو رفتن نطفه در درونت باز کن تا قضا و قدر نافذ من در تو تحقق یابد. رحم دهانه خود را باز می‌کند و نطفه به رحم می‌رسد و چهل روز در رحم تردد می‌کند و می‌چرخد تا بصورت علقه درآید. چهل روز هم به این صورت می‌ماند، بعد مضغه می‌شود و پس از چهل روز گوشتی می‌شود که در لابلای آن رگ هایی چون توری بافته شده پدید می‌آید.
آنگاه خدای تعالی دو فرشته که کارشان خلقت است و در رحم زنان هر چه را خدا بخواهد خلق می‌کنند، می‌فرستد تا از راه دهان زن وارد شکم او شوند و خود را به رحم زن که روح قدیم انتقال یافته از پشت پدران و رحم زنان در آنجاست برسانند و روح حیات و بقا را به اذن خدا در آن گوشت بدمند. و برایش سوراخ گوش و چشم و نیز دست و پا و جوارح و اعضای بیرونی و درونی یک انسان را درست کنند.
آنگاه خدای عز و جل به آن دو فرشته وحی می‌فرستد و دستور می‌دهد که قضا و قدری که من برای این کودک معین کرده‌ام و امری که درباره‌اش صادر نموده‌ام بنویسید، و در عین حال جا برای « بدا » یعنی تغییر آن قضا و قدرها و امرها برایم بگذارید. می پرسند: پروردگارا، ما نمی دانیم چه قضا و قدری برای او معین کرده ای، خودت بفرما تا ما بنویسیم. خدای تعالی می فرماید: سر خود را بلند کنید و به سر مادرش نگاه کنید. چون نگاه می کنند، لوحی می بینند که به پیشانی مادر کودک آویزان است و در آن چیزهایی نوشته شده، از آن جمله صورت و زینت و اجل و میثاق و سعادت یا شقاوت کودک و تمامی خصوصیات او است. یکی از آن دو فرشته لوح را می‌خواند و دیگری برای کودک می‌نویسد. و در هر یک از آن خصوصیات، بدا را برای خدا شرط می‌کنند.
آنگاه نوشته خود را مهر نموده و بین دو چشم کودک جای می‌دهند و سپس در شکم مادر او را سر پا نگه داشته و بعد رها می‌کنند. بسیار می‌شود که کودک می‌لغزد و پشت و رو می‌شود و این تنها در مورد افراد طغیان گر و سرکش است و چون هنگام ولادت کودک می‌رسد، چه در مورد کودک تام الخلقه و چه کودکی که خلقتش تمام نیست، به رحم وحی می کند که دهانه خود را باز کن تا مخلوق من بر زمین بیفتد و مقدرات من در مورد او تحقق یابد، که اینک هنگام بیرون شدنش رسیده. پس رحم دهانه خود را باز می‌کند و در آن هنگام کودک زیر و رو شده، پاهایش در بالا و سرش پائین شکم مادر قرار می‌گیرد تا هم مادر آسانتر بزاید و هم کودک آسانتر پا به دنیا بگذارد.
آنگاه خدای عز و جل فرشته ای را که نامش زاجر است می‌فرستد تا کودک را زجری دهد و از آن زجر به اضطراب و فزع در آید و اگر بازهم به دنیا نیامد باز هم او را زجر می دهد تا به فزع و اضطراب در آمده و از شکم مادر به زمین بیفتد، در حالی که از آن زجر مشغول گریه باشد.»

من در اینجا قصد ندارم در مورد عبارات عجیب و نامتعارف و دور از علم و ساخته تخیل این امام این روایت بحث کنم چون شیعیان خیلی راحت و سریع مانند قرآن آن را تأویل ( جوری که بتوانند آنرا با علم روز تطبیق و یا بگویند منظور ایشان چیز دیگری بوده و از حد درک ما خارج و طرف رو به نفهمی سوق دادن و افرادی مثل من رو به ضدیت با ایشان حکم می کنند در صورتی که ضدیتی در کار نیست و فقط پی بردن به حقیقت مطلب منظور می باشد ) خواهند کرد.
فقط منظورم از ذکر روایت مدت زمان تبدیل نطفه به علقه (40 روز) و علقه به مضغه (40 روز) از دیدگاه امام شیعیان و مقایسه آن با شماره روزهائی است که در شرح علمی مطلب ( تبدیل زیگوت به مورولا 6 روز بعد از عمل لقاح و پایان عمل القاء مورولا بر روی دیواره رحم 12 روز بعد از عمل لقاح و تشکیل تمامی اعضای بدن پس از گذشت 56 روز از عمل لقاح و شکل‌گیری بدن رویان طوری که همه اندامش واضح و قابل تشخیص باشد 68 روز پس از عمل لقاح ) از نظرتان گذشت؛ بخوانید و قضاوت کنید.
بخوانید و سطح دانش آن روز را با ادعاهای عجیب معجزه علمی مقایسه کنید. مطابق صحبت امام شیعیان، روح بعد از 120 روز یعنی در شروع ماه پنجم به درون گوشت جنین دمیده می‌شود و بعد از آن چشم گوش دست و پا و بقیه اندامهای بیرونی و داخلی تشکیل می شوند در حالیکه می دانیم  تشکیل همه این اعضاء در پایان روز 68 ام انجام شده است. خودتان مشاهده کنید.




کمی تامل کنیم و قدری تفکر



هیچ نظری موجود نیست: